نفسم می گیرد,در هوایی که نفسهای تو نیست....
|
آرامم !
هم جنس ِ نگاهت ٬
هم رنگ ِ دستهایت !
گاه سرخ و گاه گاهی سبز ...
مهم نیست که شانه هایت پوشالی ست و آغوشت خیال ...
دستهایت اینجاست !
نگاهت ٬ صدایت ٬خنده ات !
دیگر چه میخواهم ؟
هیچ !!
دستهایت را در دستهایم جا گذاشته ای !
نگاهت را در نگاهم
و خیالت را در خیالم ...
و من ٬ آرامم !
آرام تر از همیشه...